دیکشنری
داستان آبیدیک
پیرنما کردن
english
1
general
::
age
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
پیرپزشکی
پیرچشمی
پیرسازی
پیرسخت کاری
پیرش پله ای
پیرش شتاب یافته
پیرش گسسته
پیرش کرنشی
پیرشدن جمعیت
پیرگوشی حسی
پیرگوشی رسانش حلزونی
پیرگوشی سوخت وسازی
پیرگوشی عصبی
پیرگوشی مکانیکی
پیرمرد
پیرنما کردن
پیرنه
پیرهزن
پیرهن
پیرو
پیرو آیین ابراهیمی
پیروان
پیروان اسلام
پیروانه
پیروت ابراهیم
پیروز
پیروزی
پیرولیز
پیرولیز لاستیک
پیرومد
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید